پنهان اما آشکار نوشتاری در روابط دختر وپسر

بسمه تعالی

روابط پسران ودختران

 در سنین قبل از ازدواج در مقاطع مختلف تحصیلی وضعیت نگران کننده ای را برای اکثر اولیاء وتمامی مسئولان آموزش و پرورش و سایر دست اندرکاران  ایجاد کرده است .البته منظور ما از روابط در این نوشتار معاشرت های پنهان یا آشکاری است که دختر و پسر به صورت غیر مشروع و برخلاف عرف جامعه و بدون موافقت و اطلاع خانواده از طرق مختلف مانند رد وبدل کردن نامه ،تماس های مجازی واینترنتی ،تلفنی و ملاقات های حضوری با یکدیگر برقرار می کنند .و نه روابط معمولی و آشکاری که بنا به ضرورت های زندگی اجتماعی بین دو جنس به صورت گروهی،خانوادگی  یا فردی بدون قصد و غرض خاصی اتفاق می افتد .

سوالی که مطرح می شود این است که آیا لزومی به برقراری چنین ارتباطاتی وجود دارد ؟چرا بسیاری از پسران و دختران خواسته یا ناخواسته وارد این بازی می شوند ؟آیا این امر پاسخی صرفا مبتنی بر غریزه محسوب می شود و باید علت آن را در شرایط سنی بلوغ جست و جو کرد ؟یا مهم تر از آن عوامل اجتماعی ،خانوادگی و فردی در بروز و ظهور چنین پدیده ای نقش دارد ؟در پاسخ به سوال فوق دلایل یا توجیهات متعددی از طرف موافقان این گونه روابط مطرح می شود . ممکن است عده ای آن را تمرینی برای زندگی آینده بدانند و یا معتقد باشند از این طریق پسران و دختران بیشتر می توانند با روحیات و دنیای یکدیگر آشنا شوند یعنی تا چنین روابطی برقرار نشود آنها جنس مختلف خود را نخواهند شناخت . عده ای دیگر آن را نوعی هیجان ،نیاز جنسی ،کنجکاوی ،تفریح و تنوع می دانند که به این ترتیب باعث می شود از زندگی و خصوصا ایام نوجوانی به زعم خودشان لذت بیشتری ببرند و نیازهای آن ها به مقدار زیادی در این زمینه ها ارضاء شود . در نهایت به نظر موافقان چنین ارتباطی ،عدم اعتقاد به ارتباط پسر و دختر در سنین قبل از ازدواج نوعی واپس گرایی و عقب ماندگی محسوب می شود . آن ها این ارتباط را پدیده ای عادی و از شرایط جامعه شهری وصنعتی تلقی کرده و بعضا به تمسخر کسانی می پردازند که بنا به دلایل اعتقادی و خانوادگی وارد این بازی نمی شوند .

 دلیل یا توجیهات فوق از جمله پاسخ هایی است که نوجوانان پسر و دختر خصوصا افرادی که پا به این میدان گذاده و خود را به آن مشغول داشته اند عنوان می کنند . در جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم باورهای دینی و مذهبی به عنوان سرمشق رفتارهای فردی و اجتماعی تلقی می شود . حفظ حریم های زن و مرد و دختر و پسر از جمله ارزش های مذهبی است که درمنابع  دینی ما بارها و بارها نسبت به آن تاکید شده است .بی توجهی به این حریم ها می تواند سلامت فردی و اجتماعی را خدشه دار کند وجامعه را دچار هرج ومرج ونابسامانی کند. در فرهنگ اسلامی ما پذیرفتنی نیست که پسر و دختری بخواهند بدون رعایت عرف جامعه با یکدیگر روابط غیر متعارف داشته باشند . اما فکر می کنیم ارتباط های مخفی و پنهانی بدترین شکل آن محسوب می شود و باید راه های منطقی دیگری را جامعه پیش روی نوجوانان پسر و دختر در حد لزوم قرار دهد .

عوارض وتبعات روابط پسر ودختر

آن چه در این جا به آن پرداخته خواهد شد عوارض و تبعات منفی بی شماری است که در مقایسه با پیامد های مثبت آن به زعم طرفداران این گونه روابط  متاسفانه گریبانگیر دختران و پسرانی می شود که خواسته یا ناخواسته خود را در معرض این گونه ارتباطات قرار داده اند و دقیقا منطبق با تجربیات تلخی است که پس از مدتی کوتاه یا طولانی به دست آورده اند . حکایت این افراد، حکایت فرد معتادی است که شروع وابستگی و آلوده شدن به مواد مخدر را باور ندارد .فرد معتاد زمانی که برای اولین بار ماده مخدر را تجربه می کند آن را به حساب تفریح ،تنوع ،کنجکاوی و خلاص شدن از دنیای پر درد می داند .غافل از آن که آرام آرام وارد باتلاقی می شود که خلاصی از آن بسیار مشکل و یا غیر ممکن است و در نهایت منجر به نابودی او خواهد شد . آن چه که این دو جنس را پس از شروع اولیه ارتباط تشویق به ادامه رابطه می کند در وهله اول تازگی ،بروز هیجان ،ابراز علاقه طرفینی ،امیدواری و احساس دلبستگی و پیدا کردن پشتوانه در روابط بین فردی است که البته این احساسات بیشتر در شروع رابطه دیده می شود و میزان پایداری و ماندگاری آن به اندازه ای نیست که در ابتدا تصور می کردند و به تدریج ذهنیت های طرفینی با بروز موقعیت های جدید و شناخت بیشتر یکدیگر تغییر می کند و حباب های تشکیل شده در این رابطه یکی یکی می ترکد. در جامعه کنونی ما هر روز شاهد نابسامانی ها و آشفتگی های روانی فراوانی هستیم که دختران و پسران پس از ایجاد رابطه با جنس مختلف به آن دچار می شوند .این موضوع با توجه به تحریم روابط پنهانی وآشکار با جنس مختلف از طرف جامعه وخانواده ،زندگی تحصیلی و خانوادگی این گونه افراد را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد به نحوی که آثار و عواقب آن سال ها نیز ادامه یافته و حتی در مواردی به خودکشی و خود سوزی فرد منجر شده است .البته زیان ها و صدماتی که متوجه دختران در این رابطه خواهد شد نسبت به پسران قابل مقایسه نیست .وضعیت و موقعیت خاص دختران در جامعه ما و اهمیت پاکدامنی زن و حریم های خانوادگی در صورت بروز خطا ،آسیب پذیری آنان را صد چندان خواهد کرد .

در جامعه دینی ما اگر پسری بعد از ازدواج با دختر مورد نظر خود بفهمد همسرش قبل از ازدواج مدت ها با فرد دیگری در ارتباط بوده چه احساسی پیدا می کند ؟ حتی اگر این مساله در حد مکاتبات یا به صورت تلفنی یا اینترنتی بوده باشد . اگر وجود چنین روابطی نیز برای همسر کشف نشود و جزء اسرار شخصی باقی بماند همواره برای زن به عنوان موضوعی اضطراب انگیز مطرح و ناخواسته در روابط با همسر انعکاس می یابد . وجود چنین واقعیتی ممکن است باعث شود زن از زندگی زناشویی خود لذت نبرده وآرامشی که علی القاعده باید به دلیل حضور زن و مرد در کنار یکدیگر به دست آید فراهم نشود در حالی که برای پسران وجود روابط قبل از ازدواج از اهمیت چندانی حداقل ازدید خود آنان ندارد .

ایجاد یا برقراری ارتباط با جنس مختلف دنیای نسبتا آرام نوجوان را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد واگراین روابط بدون اطلاع خانواده باشد دچار ابهام و نابسامانی شده و ترس واضطراب به سراغ اومی آید و درحقیقت ورود شخص ثالث به دنیای او باعث می شود افراد دیگری که قبلا در ذهن شخص هر یک جایگاه مشخصی داشت .ازاهمیتشان کاسته شود تا حدی که ممکن است در مقابل همه حتی نزدیک ترین افراد خانواده به خودش یعنی پدر و مادر بایستد و از موقعیت جدید خود وازرابطه اش دفاع کند . ممکن است پل های پشت سر خود را یکی یکی خراب کرده به گونه ای که راه برگشت برای او باقی نماند و اتفاقا در بسیاری موارد همین امر ضرورت تداوم و حفظ این ارتباط را علی رغم میل باطنی دختر و پسر به هر قیمت و به هر شکل ممکن به وجود می آورد . فشارهای روانی یا استرس عمدتا در هر سه مرحله فرایند ارتباط دیده می شود .یعنی ابتدا تلاش  برای برقراری رابطه ودرمرحله دوم سعی و تلاش در حفظ و تداوم آن که در این قسمت فرد دل مشغولی های زیادی پیدا می کند و علاوه بر آن درگیری های ذهنی ،کشمکش ها و تعارض هایی در اثر ایجاد این ارتباط در او دیده می شود هم چنین در مرحله سوم یعنی تنش های ناشی از قطع ارتباط به هر دلیل که در این مرحله خصوصا برای دختران در صورتی که قطع ارتباط از جانب پسر بوده باشد صدمات جبران ناپذیر و ماندگاری ایجاد خواهد کرد که دلیل آن را باید در تفاوت انگیزه های دختر و پسر در ایجاد ارتباط جست و جو کرد .درصورت بروز این تنش ها آن ها از لحاظ تحصیلی نیز افت شدید نشان می دهند وشکایت های متعددی از کم حواس شدن ،عدم تمرکز ،بی دقتی در انجام تکالیف و مطالعه دروس ،بی حوصلگی و در نهایت بیزاری از درس و مدرسه دارند که شدت آن قابل توجه است

دلایل روان شناختی این گرایش

.در بروز چنین پدیده ای دلایل روان شناختی ،اجتماعی و فرهنگی بسیاری دیده می شود که در این جا به طور مختصر به چند مورد آن اشاره می شود .اگر چه شناخت دقیق تر و علمی تر این پدیده نیازمند مطالعات و تحقیقات بیشتری است.

1-کم رنگ شدن ارزش هاو معیارهای فرهنگی و دینی نزد نوجوانان و جوانان ،همان طور که می دانیم باورهای دینی نقش بسیار موثری در کنترل ارتباطات بی قید و بند پسر و دختر قبل از ازدواج دارد .اعتقاد و التزام به شعائر دینی علی رغم تمامی فشارهای محیطی به عنوان یک عامل باز دارنده در این زمینه مطرح می شود . از طرف دیگر باید اذعان داشت انتقال صحیح و منطقی ارزش های دینی جزء وظایف قطعی جامعه، خانواده و مدرسه تلقی می شود .تضاد وتعارض ارزش های مدرسه و جامعه آهنگ ناموزونی است که باعث بروز رفتارهای ناموزون در نوجوانان خواهد شد .که ارتباطات خیابانی نمونه ای از آن محسوب می شود .

2- از عوامل مهم دیگری که بارها دختران به آن اشاره داشته اند رابطه نامناسب مادر و دختر است . نامناسب بودن کیفیت یا کمیت این ارتباط ،بی توجهی یا کم توجهی مادر به دختر ،انتظارات بیش از حد ،عدم آشنایی با دنیای نوجوان و فاصله سنی زیاد همگی منجر به دور شدن مادر از دختر می شود . در یک تحقیق که در باره علل ارتباط با جنس مختلف توسط نگارنده انجام شده در برابر این سوال تحقیق که مادرم چه قدرمی تواند احساساتم را درک کند ، دانش آموزان دختری که با جنس مختلف خود ارتباط داشتند 51 درصد آنان گزینه های زیاد و خیلی زیاد را انتخاب کرده بودند ،در حالی که دانش آموزان عادی پاسخ آنان به 81 درصد می رسید . این تفاوت از لحاظ آماری معنادار است و نشان دهنده عدم ارتباط مناسب مادر و دختر در گروه اول است علاوه بر نقش مادر ،جو عاطفی خانواده ،نحوه برخورد پدر با پسران و دختران ،دل زدگی یا بیزاری دختر از محیط خانواده ،ارزش و بها دادن بیش از اندازه به پسران و اعمال محدودیت زیاد در مورد دختران در بروز این رفتار تاثیر دارد .اگر نیاز به محبت و توجه دختر از طرف والدین در حد لزوم ارضا نشود که البته بهترین منبع آن خانواده تلقی می شود . مطمئنا آن را در بیرون جستجو می کند و متاسفانه در بیرون از خانواده کسانی که به دروغ مدعی ارایه محبت اند کم نیستند .

3- یافته های تحقیقی نشان می دهد دخترانی که با جنس مختلف خود رابطه دارند نسبت به سایر همسالان و هم کلاسی های خود از نظر فردی ،اجتماعی و خانوادگی دارای مشکلات بیشتری هستند .در زمینه فردی به طور نسبی خود انگاره ای ضعیف و معیوب داشته و ارزیابی های آن ها از "خود " پایین تر از گروه عادی قرار دارد .

4-علاوه بر مسایل خانوادگی و فردی که در بروز ارتباط با جنس مختلف نقش دارند نباید از عوامل اجتماعی غافل بود . جامعه مکلف است در حد امکان شرایط کافی برای غنی سازی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان را فراهم نماید . گسترش مراکز فرهنگی و ورزشی ،توسعه امکانات تفریحی و رفاهی و در نهایت در دسترس بودن آن برای همه به زندگی نوجوان معنا می بخشد و تنها در این صورت است که می توان انتظار داشت نوجوانان مسیر طبیعی رشد خود را طی نمایند و از همه مهم تر فراهم کردن تسهیلات لازم برای ازدواج جوانان که باعث خواهد شد این گونه روابط در قالب ازدواج شکل گرفته و به بهترین نحوممکن گرایش های فطری و غریزی دو جنس به یکدیگر تامین و ارضا شود .

                                                                                         والسلام .محمد رضا کوثری مشاور مجتمع آموزشی امام خمینی (ره)

                                                                                           سوریه دمشق مهر ماه 90

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد